قاره: آسیا
واحد پولی: روبل روسیه
مذاهب: مسیحیت
مساحت: 17,075,400 کیلومتر مربع
جمعیت: 143,372,500 نفر
پیش شماره کشور: 00709
جهت رانندگی: از سمت راست
موقعیت جغرافیایی
روسیه با نام رسمی فدراسیون روسیه در اوراسیا قرار دارد. کشوری پهناور یا به بیانی دیگر بزرگترین کشور جهان که با وسعت 17.075.400 کیلومتر مربع، مساحت بیش از یک هشتم مناطق مسکونی دنیا را پوشش می دهد. طبق آخرین آمار رسمی که در پایان ماه مارس سال 2016 ارائه شد، این کشور جادویی با جمعیت بیش از 144 میلیون نفر نهمین کشور پرجمعیت جهان به شمار می آید. البته بیشتر جمعیت این کشور در بخش غربی و اروپایی آن زندگی می کنند و بخش شرقی اش تراکم جمعیت کمتری دارد تا حدی که 77 درصد جمعیت این کشور در قسمت اروپایی کشور یعنی بخش غربی آن ساکنند. پایتخت روسیه شهر مسکو، شهری پهناور است که در قسمت اروپایی کشور قرار دارد و می توان از آن به عنوان یکی از بزرگترین شهرهای جهان نام برد. از دیگر شهرهای کلیدی و اصلی این کشور می توان به سن پترزبورگ، نووسیبیرسک، یکاترینبورگ، نیژنی نووگورود و قازان اشاره کرد.
روسیه در سراسر شمال آسیا و بیشتر مناطق اروپایی شرقی کشیده شده، به همین دلیل در آن طیف گسترده ای از شرایط آب و هوایی و زیست محیطی و بازه های زمانی متفاوت مشاهده می شود. از شمال غرب تا جنوب شرقی، روسیه با کشورهایی مانند فنلاند، استونی، لتونی، لیتوانی و لهستان (هر دو با استان کالینینگراد)، بلاروس، اوکراین، گرجستان، آذربایجان، قزاقستان، چین، مغولستان و کره شمالی هم مرز است. همچنین مرز دریایی آن با ژاپن از طریق دریای اختسک و با ایالت آلاسکا در امتداد تنگه برینگ مشترک می باشد.
جمعیت و دین
بر اساس آخرین برآوردهای سازمان ملل جمعیت روسیه در تاریخ پانزدهم ژوئیه سال 2017، صد و چهل سه میلیون و سیصد و هفتاد دو هزار و پانصد و چهار نفر اعلام شد. جمعیتی معادل 1.91 درصد جمعیت جهان.
می توان از روسیه به عنوان یک کشور چند ملیتی و چند قومی نام برد، کشوری که مسیحیان ارتودوکس 75 درصد از جمعیت آن را و مسلمانان 5 درصد از جمعیت رسمی آن را پوشش می دهند. جمعیت هر یک از فرقه ها و ادیان دیگر مانند کاتولیک، پروتستانت، یهودیت و بودایی ها در این کشور تنها یک درصد اعلام گردیده. سایر مذاهب یک درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند و حدود 8 درصد از بقیه مردم روسیه بی دین و ملحد می باشند.
زبان
160 گروه قومی در روسیه زندگی می کند به همین دلیل و با وجود تعداد قومیت در این کشور بیش از 100 نوع زبان وجود دارد. با توجه به آمار سال 2002، 142.6 میلیون نفر در این کشور به زبان روسی صحبت می کنند. بعد از زبان روسی، زبان تاتاری در این کشور جایگاه دوم را به خود اختصاص داده است و می توان از آن به عنوان زبان 5.3 میلیون نفر نام برد. بعد از آن نوبت به زبان اوکراینی می رسد، زبانی که یک میلیون و هشتصد نفر از مردم روسیه با آن صحبت می کنند. گرچه روسی تنها زبان رسمی این کشور است اما قانون اساسی به جمهوری های مختلف حق ثبت زبان های رسمی خود را داده است. زبان روسی پس از انگلیسی دومین رتبه را در زمینه زبان استفاده شده در اینترنت از آن خود کرده است.
واحد پول
واحد پول رسمی فدراسیون روسیه، دو جمهوری معروف آبخازیا و اوستیای جنوبی و دو جمهوری ناشناخته دونتسک و لوهانسک، روبل است. هر روبل معادل 100 کوپک می باشد. در این کشور از اسکناس های 50، 100، 500، 1000 و 5000 به صورت متداول و از اسکناس های 5 و 10 روبلی به ندرت استفاده می شود. رایج ترین سکه های این کشور 1، 2، 5، 10 روبلی است و نادرترین آنها 1، 5، 10 و 50 کوپکی می باشد.
تاریخچه
قدمت روسیه به دوران قرون وسطی بازمی گردد، نخستین ایالت اسلاویک شرقی و مشهور به روس کیف. آیین این کشور ریشه در مسیحیت وابسته به روم شرقی و برخاسته از قسطنطنیه دارد. اکثر مردم این سرزمین پیرو دین مسیحیت و فرقه ارتودوکس هستند.
با وجود قدرت و سلطه سلسه رومانف از سال 1613 بر روسیه، اولین امپراطوری بزرگ این کشور در سال 1721 توسط پیتر پایه گذاری شد. پیتر یکی از رهبران شایسته و نیرومند روسیه بود که بنیادهای امپراطوری اش را بر مبنای یک فرهنگ سیاسی متمرکز و ترویج جریان غرب گرایی بنا نهاد. از یکی از مهم ترین اقدامات وی می توان به تغییر پایتخت و انتقال آن از شهر تاریخی مسکو به سن پترزبورگ اشاره کرد.طراحی سن پترزبورگ توسط بهترین معماران فرانسوی و ایتالیایی صورت گرفت و هزینه زیاد و تلاش مردمی گسترده ای صرف ساختن این شهر شد. می توان از سن پترزبورگ به عنوان پنجره ای در غرب نام برد، شهری که با سبک و سیاق دربار سلطنتی اروپای غربی اداره می شد و تا مدتی زبان فرانسوی به عنوان زبان ترجیحی آن اعلام شد.
قدرت امپراطوری روسیه در اواخر قرن هیجدهم و اوایل قرن نوزدهم به اوج خود رسید و بسیاری از چهره های قدرتمند و روشنفکر مانند کاترین بزرگ، فیودور داستایفسکی، پوشکین و تولستوی در این دوران ظهور کردند. در اواخر قرن نوزدهم به دنبال پیروزی های سریع با سرکوب و شورش امپراطوری روسیه با بحران های سیاسی متعددی روبرو شد و تلاش های رومانف جهت اصلاح جامعه و بهبود شرایط قشر ضعیف جامعه با شکست روبرو گردید. تزار نیکلای دوم و همسرش شاهدخت الکساندارا نوه ملکه ویکتویا با تراژدی های شخصی ناخوشایند، خشن و تمایلات جنگ گرایی این امپراطوری بزرگ را اداره و بسیار ضعیف عمل می کردند تا جاییکه نتوانستند در سال 1917 از وقوع انقلاب روسیه جلوگیری نمایند. در روز هفدهم ژوئیه سال 1918 میلادی نیکلای دوم، همسر و فرزنداشنان در زیرزمین قلعه محل زندگی آنها توسط شورشیان تیرباران شدند. پیکرهای آنها را در اسید گذاشتند و بازمانده اجسادشان را در محلی ناشناخته دفن کردند. اما بعد از مدت ها و با کشف اجسادشان مجدداً طبق آیین مسیحیان در سن پترزبورگ به خاک سپرده شدند.
جنگ جهانی اول منجر به نابودی نهادهای دولتی و اجتماعی امپریال روسیه و به وجود آمدن انقلاب روسیه در سال 1917 گردید. این انقلاب پس از کمی کش و قوس، دولتی موقت به رهبری الکساندر کرنسکی را به قدرت رساند. اما این دولت در رویارویی با اقدامات ولادیمیر لنین و یاران بلشویک وی ناکام ماند. لنین قدرت را به دست گرفت و با پولی که از طریق دولت آلمان به دست آورد، روسیه را از جنگ نجات داد، روحانیون و مخالفان سیاسی را کنار گذاشت و حکومتی مستقل را آغاز کرد. تا اواخر سال 1920 جنگ های داخلی وحشیانه ای مابین ارتش سرخ به رهبری کمونیسم ها و ارتش سفید متشکل از مداخلین خارجی که توسط دولت های آلمان، انگلیس و فرانسه پشتیبانی می شد، صورت گرفت. لنین در طی سال های قدرتش از ارتش سرخ، دستگاه امنیت داخلی و رهبر حزب کمونیست برای اعدام بسیاری از مخالفین رژیم و توزیع مجدد زمین های متعلق به مالکان بزرگ مابین رعیت هایی که سالیان سال در آن کار می کردند، کمک گرفت. پس از این جنگ های حقوقی، لنین سیاست های اقتصادی جدیدی تصویب کرد، بخش های خاصی را از حقوق ملی خارج کرد و کنترل های سیاسی و فرهنگی جدیدی را اعمال نمود.
پس از مرگ لنین در سال 1924، ژوزف استالین با پیروزی در مبارزه قدرت با لئون تروتسکی موفق شد رهبری حزب کمونیست و دیکتاتوری اتحاد جماهیر شوروی را در دست بگیرد. حکومت وحشیانه استالین در سال های 1928 تا 1953 آثار ماندگار بسیاری داشت که تا پایان دولت شوروی در آن باقی ماندند. از اقدامات وی می توان به موج پاکسازی مخالفین و مظنونین در دولت، احزاب، نیروهای امنیتی و ارتش سرخ و اعدام و تبعید این افراد به گولاک (اردوگاه های کار اجباری در نواحی دور افتاده اتحاد جماهیر شوروری) اشاره کرد. وی اساس کشاورزی اجباری را روی کار آورد و صنایع را مجدداً ملی کرد. رقبای استالین در زمان موفقیت لنین و همچنین منتقدین وی آخرین قربانیان این موج پاکسازی بودند.
اتحاد جماهیر شوروی در آغاز جنگ جهانی دوم به نازی های آلمان پیوست و ارتش سرخ در تاریخ هفدهم سپتامبر سال 1939 وارد لهستان شد و کنترل بخشی از ایالت بالتیک، رومانی و فنلاند را به دست گرفت. اما در تاریخ بیست و دوم ژوئن سال 1924 با حمله هیتلر به هدف غلبه بیشتر بر اروپای غربی به شوروی تغییر کرد. جنگی که هزینه ای گزاف در پی داشت و موجب مرگ بیش از 27 میلیون از مردم شوروی که بیشتر آنها غیر نظامیان و سرباز بودند، شد. بعد از پایان این جنگ رقابت میان قدرت های غربی و اتحاد جماهیر شوروی قوت گرفت و جنگ سرد آغاز شد.
بعد از مرگ استالین در سال 1953 صنایع سنگین و نظامی شوروی تحت نظر گئورگی مالنکوف (1953 تا 1955) و نیکیتا خروشچف (1955 تا 1964) قرار گرفت و آنها به عنوان دبیر کل حزب کمونیست به فعالیت هایشان ادامه دادند. خروشچف پس از رسیدن به رهبری حزب کمونیست در کنگره این حزب سخنرانی کرد و جنایات دوران استالین را محکوم نمود. در اکتبر سال 1957 شوروی اولین ماهواره را به فضا پرتاب کرد و در سال 1961 یوری گاگارین به عنوان نخستین فضانورد جهان به فضا رفت. اتحاد جماهیر شوروی در سال های 1964 تا 1982 و زمان قدرت لئونید برژنف کمی پیشرفت کرد، شرایط زندگی برای مردم مناسب تر شد و کشور از نظر نظامی، دیپلماتیک و اقتصادی قدرت گرفت اما سرکوب های سیاسی ادامه یافت و با توجه به کاهش رشد اقتصادی و افزایش فساد اجتماعی این دوران به عصر رکود معروف شد. میخائیل گورباچُف آخرین رهبر اتحاد شوروی بود که تلاش ها و اصلاحاتش جنگ سرد را پایان داد اما همزمان باعث فروپاشی حکومت شوروی و از بین رفتن یگانگی حزب کومونیست اتحاد شوروی نیز شد.
فدراسیون روسیه بعد از اتحاد جماهیر شوروی در طی حوادث ناگوار سال های 1990 تا 1991 پدیدار گشت. بوریس نیکولایویچ یلتسین در سال 1991 به عنوان نخستین رئیس جمهور منتخب روسیه به روش دموکراتیک آغاز به کار نمود. او کابینه ای از نخبگان روسی و وزرای تازه تشکیل داد، اما در کل رهبری ضعیف بود که توسط غربی ها حمایت می شد و دولتی غیرپایدار داشت. در طی دوران قدرت یلستین روسیه با موجی از سختی های اقتصادی روبرو شد و دولت با کمبود بودجه مواجه گردید.
وی در سال 1994 دستور حمله به چچن را صادر کرد، جنگی که بعدها عواقب جبران ناپذیری را برای اقتصاد روسیه در پی داشت. نهایتاً یلستین در تاریخ 31 دسامبر سال 1999 از قدرت کناره گیری کرد و اداره امور کشور را به نخست وزیر وقت روسیه ولادیمیر پوتین سپرد. پوتین یکی از افسران امنیتی سابق شوروی و رئیس شوای امنیت فدراتیو روسیه در دوران یلستین بود. از پوتین به عنوان رئیس جمهور بسیار کارآمد و لایق نام برده می شود، کسی که اقتصاد روسیه را از بحران شدید دهه 1990 به ثبات و رشد قابل توجهی در قرن بیست و یکم هدایت کرد. وی در انتخابات سال 2008 و 2012 برای دو دوره دیگر به عنوان رئیس جمهور منتخب مردم معرفی شد.
از سال 2000 تاکنون تمام نهادهای دولتی روسیه تحول چشمگیری داشتند، اقتصاد آن با سرعت زیادی از بحران عقب نشینی کرده و تورم این کشور از رقم های سه گانه به یک واحد رسیده، فقر کاهش یافت و روسیه به عنوان یک قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی در دنیا خودنمایی می کند. می توان از این عملکرد به جا و صحیح دولت پوتین به عنوان معجزه روسیه نام برد. معجزه ای که باعث دستیابی روس ها به سطحی بالاتر از زندگی شده است.
تعطیلات رسمی و مذهبی
فهرست تعطیلات روسیه به بخش های فدرالی، منطقه ای، قومی، تاریخی، حرفه ای و مذهبی تقسیم می شود. پیشنهاد می شود قبل از انجام برنامه ریزی های سفر به تاریخ این تعطیلات توجه شود. لیست تعطیلات رسمی روسیه به شرح زیر می باشد:
تعطیلات سال نو (اول تا پنجم ژانویه) اغلب با کریسمس ادغام شده و بیش از یک هفته می باشد.
کریسمس ارتودوکس (هفتم ژانویه)
روز دفاع از سرزمین (بیست و سوم فوریه)
روز جهانی زن (هشتم مارس)
روز بهار و کارگر (اول مه)
روز پیروزی (نهم مه)
روز روسیه (دوازدهم ژوئن)
روز اتحاد وحدت ملت (چهارم نوامبر)