جاذبههای گردشگری قونیه
نام قونیه برای همه ما ایرانیان یادآور مولانا، شاعر بلندآوازه ایرانی است که مقبرهاش در این شهر قرار دارد.
قونیه مرکز استان قونیه در کشور ترکیه است. آرامگاه مولوی، شاعر فارسیزبان، در شهر قونیهاست.این شهر که به شهر درویش های مرید مولوی نیز مشهور است در منطقه آناتولی مرکزی ترکیه واقع شده است.
نام قونیه در منابع کهن به صورت ایکونیون (Iconıon)، ایکونیوم (Iconıum) و استانکونا (Stancona) آمدهاست. ایکونیون ازکلمه ایکون (Icon) به معنی شمایل گرفته شدهاست. در اساطیر یونان آمده که بر این شهر اژدهایی چیره شده بود و گهگاه به شهر حمله میکرد و گروهی از زنان ودختران را میبلعید. پرسیوس (Perseus) پسر ژوپیتر این اژدها را کشت و مردم شهر را از بلای او رها کرد. مردم شهر به پاس این رشادت، تصویر پرسیوس را به یکی از دروازههای شهر آویختند. شهر را به مناسبت آن به زبان یونانی ایکونیون (شمایل) میگفتند. این وجه تسمیه وقتی که در حفاری از این شهر سکههایی به دست آمد که بر روی آنها تصاویری از پرسیوس و اژدها دیده میشود، تایید شد.
در دوره رومیان این شهر ایکونیوم خوانده شد. این کلمه در دوره سلجوقیان به اختصار قونیه خوانده شد. نام شهر در منابع فارسی و عربی به شکل قونیه و در ماخذ غربی به صورتConıa، Konıeh و یا Konıa در ترکی امروز به شکل Konya بهکار میرود.
مولوی، پیونددهنده ملتها
جلالالدین محمد بلخی معروف به مولوی یکی از مشهورترین شاعران ایرانی است. نام او محمد و لقبش در دوران حیات خود جلالالدین بوده و لقب «مولوی» در قرنهای بعد (ظاهراً از قرن نهم) برای وی به کار رفته است.
مولوی خود زاده بلخ یا وخش بود در خراسان بزرگ (که اکنون بخشهایی از آن واقع در افغانستان و تاجیکستان است)، و در زمان تصنیف آثارش (همچون مثنوی) در قونیه در دیار روم (واقع در ترکیه امروزی) میزیست.
مثنوی را به گلی تشبیه کردهاند که گرچه در یک آب و خاک پرورش یافته، بوی عطرش مشام جهانیان را آگندهاست. با آنکه آثار مولوی به عموم جهانیان تعلق دارد، ولی ایرانیان و پارسی زبانان بهره خود را از او بیشتر میدانند، چرا که آثار او به زبان پارسی سروده شده، و از محیط فرهنگ ایرانی بیشترین تاثیر را پذیرفتهاست. داستانهای مثنوی عموما با فرهنگ ایران آن روزگار منطبق بودهاست. داستان کبودی زدن قزوینی نمونهای بارز از اینگونه تاثیر فرهنگی ایران بر مثنوی و مولوی است.
پارسی گو گرچه تازی خوشتر است عشق را خود صد زبان دیگر است
آثار مولانا تأثیر زیادی روی ادبیات و فرهنگ ترکی نیز داشتهاست. دلیل این امر این است که اکثر جانشینان مولوی در طریقه صوفیگری مربوط به او از ناحیه قونیه بودند و آرامگاه وی نیز در قونیه است.
برخی مولویشناسان (ازجمله عبدالحسین زرینکوب) برآنند که در دوران مولوی، زبان مردم کوچه و بازار قونیه، زبان فارسی بوده است.
آرامگاه و موزه مولانا
مقبره عارف، صوفی و شاعر مشهور، مولانا جلال الدین محمد بلخی رومی، و موزه ای که یادگارها و آثار او را به نمایش میگذارد، از جمله جاذبه های مشهور دنیا محسوب میشود. آثار درون موزه شامل دست نوشته های قدیمی، قرآن های خطی، آلات موسیقی دوران رومی و آثار هنری دوران سلجوقی میباشد. این آرامگاه به نماد قونیه تبدیل شده و سالانه بازدیدکنندگان بسیاری را به خود جذب میکند.
موزه مولانا مکانی که امروزه به عنوان موزه مولانا نامیده می شود، درواقع محل زندگی و تدریس مولانا بوده. این باغ از متعلقات کاخ سلجوقیان بوده و از طرف سلطان علاء الدین کیقباد به پدر مولانا سلطان العلماء بهاء الدین ولد اهدا گردیده است.
سلطان العلماء در سال 1231 وفات نموده و در جای کنونی در موزه مولانا مدفون شده است. او اولین کسی است که در این باغ به خاک سپرده شده است.
پس از وفات سلطان العلماء دوستداران و شاگردان او به پسرش جلال الدین مراجعه نموده و گفتند که دوست دارند بر سر مزار او گنبدی برآورند. مولانا نیز با گفتن این جمله که: مگر گنبد و بارگاهی بهتر از آسمان وجود دارد؟ این درخواست آنان را رد کرده بود. اما پس از مرگ مولانا در سال 1273پسرش بهاء ولد تقاضای کسانی را که خواستند بر مزار او گنبد بسازند را قبول کرد.
قبه الخضراء یا گنبدی که سبز می خوانندش بر ستونهایی پهن با صرف 130000 دینار سلجوقی به دست معمار بدرالدین تبریزی ساخته شد. از این تاریخ به بعد فعالیتهای عمرانی بنا آغاز و به مدت 19 سال تدوام داشته است. مزار مولانا در سال 1926 با نام ” موزه آثار عتیقه قونیه” بازگشایی و مشغول ارائه خدمات گردید در سال 1954 تنظیمات جدیدی در سیستم نمایشگاهی موزه بوجود آمد و این بار موزه با نام ” موزه مولانا ” بازگشایی گردید.
مساحت باغ موزه مولانا 65000 متر مربع بوده که با اضافه کردن زمینهای اطراف به این موزه 18000 متر مربع دیگر به این مکان اضافه شده است. برای وارد شدن به موزه مولانا باید از باب درویشان وارد شد. در قسمتهای شمالی و غربی حیاط حجره درویشان قرار دارد. در قسمت جنوبی، آشپزخانه و بعد از مزار حُرم پاشا، آخرین دری که به مزارهای سه گانه باز می شود، باب خاموشان است. در قسمت شرقی حیاط، کنار مزار سنان پاشا، فاطمه خاتون و حسن پاشا مسجد و سماع خانه قرار دارد و در کنار آن مزار مولانا و اعضای خانواده اش قسمت اصلی بنا را تشکیل می دهد. در سال 1512 به دستور سلطان سلیم، سه بنای شادروان(یا سراپرده) سرپوشیده، حوض شب عُرُس و در گوشه شمالی چشمه سلسبیل احداث گردید.
سماع در لغت به معنای شنوایی و آواییست که شنیدن آن خوشایند است و در اصطلاح صوفی به معنی اشراق و جدا شدن از خویشتن میباشد. مراسم مذهبی درویش های مرید مولوی یکی از زیباترین مراسمیست که در قونیه انجام میشود. چرخش افراد همراه با ریتم خاص و شاعرانه موسیقی احساس پرواز و عرفان را در روح این دراویش زنده میکند. در نقاط مختلفی از قونیه و همچنین در نزدیکی مرکز فرهنگی مولانا میتوانید از دیدن این مراسم زیبای معنوی لذت ببرید.
تپه علاء الدین
تپه ای مصنوعی که توسط سلطان سلجوقی، علاءالدین کیقباد ساخته شد و امروزه درست در وسط شهر قرار دارد و از آن بعنوان پارک استفاده میشود. این تپه دارای دو جاذبه دیدنیست، مسجد علاءالدین و بقایای کاخی قدیمی در شمال تپه. در این سازه بسیاری قدیمی، کتیبه ای از جنس مرمر موجود می باشد که قدمت آن به سال ۱۲۲۱ برمیگردد.
مسجد علاءالدین:
این مسجد از قدیمترین آثار تاریخی دوران سلجوقیان بوده و در روی تبة علاءالدین بنا شده است. در دورة رکنالدین مسعود اول سلطان سلجوقی،بنا شروع به ساخته شدن شد و در زمان علاء الدین کیقباد اول به اتمام رسید (1221).
در محوطة مسجد مزارهای مسعود یک، قلیچ آرسلان، رکنالدین سلیمان دو، غیاثالدین کیخسرو، قلیچ آرسلان چهار و غیاثالدین کیخسرو سه قرار دارد.
موزه باستان شناسی
این موزه که در سال ۱۹۶۲ در مکان فعلی خود آغاز به کار کرد، در جنوب مدرسه سیرچلی در مرز شهر قونیه قرار دارد و در این موزه آثار متعلق به دوره نوسنگی، عصر مفرغ قدیم، عصر مفرغ میانه (مستعمرات تجاری آسور)، عصر آهن(فریقیان، اورارتو) کلاسیک، یونان، روم و بیزانس در معرض دید قرار دارد.
آثار دوره نوسنگی در حفاری های: چومرا، چاتال هویوک، اربابا و سوبرده
آثار دوره عصر مفرغ قدیم: در حفاری های سیزما و کاراهویوک
آثار دوره مستعمرات تجاری آسور در حفاری های کاراهویوک به دست آمده اند.
تکه های ظروف چایخوری متعلق به دوره فریقیان در حفاری های تپه علاء الدین در قونیه بدست آمده همچنین، درهای متعلق به دوره فریقیان در انواع مختلف در منطقه کاراپینار کیج کیشلا هویوک یافت شده و به همراه درهای متعلق به دوره لیدی ها در معرض دید عموم قرار دارد.
از آثار دیدنی این موزه می توان به تابوتهای رومی اشاره کرد.
در فضای داخلی موزه و باغچه، محراب ها، سنگ های گور، ستون های سنگی یادبود و استخوانهای متعلق به دوره روم و بیزانس در معرض دید عموم قرار دارد. حفاری کمکی صورت گرفته توسط سیلله تات کوی و چومرا علی بی هویوک سبب شد تا موزاییک های پایه متعلق به کلیسا برداشته شده و به موزه انتقال یابد.
موزه آنتوگرافی:
در این موزه انواع لباس، کمر و دیگر انواع انتوگراف، سلاح و سکههای با ارزش در معرض نمایش قرار گرفته است. قسمتی از این موزه به صورت نمایشگاهی از قالی، قالیچه و گلیم مرتب شده است. این موزه در جادة لارنده واقع شده است.
تربت و مسجد شمس تبریزی:
در سمت شمالی مسجد شرافالدین در داخل پارک شمس قرار گرفته است. این بنا در 1510 به وسیله امیر اسحق گسترده و بازسازی شد. در داخل مسجد تربتی است که همگان معتقدند این تربت جایگاه خود شمس تبریز است. شمس تبریزی که اثر مهمی در افکار مولانا گذاشته است. امروزه تربت ابنشیخ بزرگ شمس تبریزی یکی از مراکز اصلی زیارت کنندگان است.
مسجد سلطان سلیم:
این مسجد در کنار موزة مولانا قرار دارد. ساختن این بنا در زمان شاهزادگی دوم سلطان سلیم و همزمان با فرمانداری قونیه در سال 1558 شروع و در 1587 به پایان رسید. این اثر معماری نمونهای از زیباترین آثار کلاسیک عثمانی در قونیه میباشد.
موزة آتاترک:
خانة آتاترک که در سال 1912 ساخته شده بود از طرف مردم قونیه به آتاترک به عنوان هدیه باز گردانده شد. در سال 1964 کارش را به صورت موزه آغاز کرد. در این موزه لباسها و وسایل استفاده شده به وسیلة آتاترک مدارک جنگ آزادی ترکیه، عکسها و روزنامهها در معرض نمایش قرار گرفته است. این بنا یکی از معماریهای با شکوه قرن 19 میباشد.
مسجد دارالفنون سلطان سلیم در قاره پینار:
این دارالفنون از طرف سلیم دوم ساخته شد که به همراه آن مسجد کاروان سرای، خان، حمام، چشمه آب، عمارات، مدرسه، بازار و آسیاب بنا شد. اساس بنا به سال 1514 یعنی در زمان یاووز سلطان سلیمبر میگردد و بعدها در سال 1563 ساخت آن به اتمام رسید و امروزه هنوز هم بازسازی آن ادامه دارد.
قاره پینار:
این منطقه که از لحاظ استراتژیکی و قدمت از اهمیت خاصی برخوردار است. از قونیه 94 کیلومتر فاصله دارد. این منطقه که از شهرستانهای قونیه محسوب میشود. هم از نظر زراعت و هم حیوانداری منطقه مهمی محسوب میشود. شهرستان قاره پینار در ابتدا رو به
فرسایش بوده است اما بعدها با بازسازی آن به یکی از مناطق محبوب مردم تبدیل شد. این منطقه که از لحاظ زمینشناسی بسیار عجیب است مورد توجه زمینشناسان بوده و خاک آن در آزمایشگاهها مورد مطالعه قرار گرفته است.
علاوه بر این در این منطقه گودال به وفور یافت میشود و آبهای جاری در آن از لحاظ ارزش طبی در دنیا بینظیر میباشد.
شهرهای زیرزمینی مخفی:
در 40 کیلومتری هتامیش و 30 کیلومتری قاره پینار قرار دارد. مواقع حمله و یا خطر به مردم به حالت موقت به این شهرهای زیرزمینی پناه میبرند تا بتوانند زندگی خود را نجات دهند و به این مقصد هم ساخته شدهاند.
در این شهرهای زیرزمینی پایگاه، انبارهای غذایی، محل عبادت (کلیسا)، سنگ آسیاب، انبار آب و قبرستان وجود دارد. مسیحیهایی که در این منطقه زندگی کردهاند. در دوران بعد از بیزانس، بعد از قرن 7 مسیحیت به این شهرهای زیرزمینی نقل مکان کردهاند.
گودالها مانند غارهای زیرزمینی ناشی از اثر آب که ناگهان قسمت بالایی آن نشست پیدا میکند در روی زمین گودالهایی ایجاد میگردد. که عمق گودالها از چند متر تا چند هزار متر متفاوت است. بعضی از آنها به شکل استوانه است و یا شبیه استوانه است. بعضیهایشان به قسمت انتهائی غارهایی وصل است و تا قسمت بسیار عمیق غارها ادامه دارد. در ته بعضی از گودال آب و در ته بعضی دیگر دی اکسید کربن و گازهای با گوگرد وجود دارد.
مراکز خرید
در قونیه مراکز خرید مختلفی وجود دارد که از جمله آنها می توان کوله سیت، decors careketenciler turistik masera، m1، kombassan، kipa، harinets را نام برد.
حمل و نقل عمومی
وسایل حمل و نقل عمومی در محدوده مرکزی شهر به راحتی مسافرین را جابجا می کنند. تاکسی، مینی بوس، اتوبوس و تراموا در اکثر محدوده های مرکزی شهر وجود دارد. کرایه ی هر نفر برای تراموا یک و نیم لیر است و تاکسی به نسبت گران تر است و با تاکسی متر محاسبه می شود. به عنوان مثال در محدوده های نزدیک و مرکزی شهر حدود 7 لیر و کرایه ی مناطق دورتر حدود 20 – 15 لیر می شود. تراموا تا ساعت 12 شب کار می کند و حتی در ساعات دیروقت شب نیز شما در شهر احساس ناامنی نمی کنید. در ساعات شلوغ عصر و غروب، تراموای شهری مملو از جمعیت می شود و جای نشستن نیست. مردان و جوانان جای خود را به زنان و افراد مسن می دهند تا بنشینند.